«كعبه» بنايي در ميان مسجد الحرام در شهر مكه در كشور عربستان سعودي است. كعبه مقدس ترين مكان در دين اسلام است. نام كعبه اشارهبه چهارگوش بودن اين سازه دارد.. در قرآن، كتاب مذهبي مسلمانان آمده كه بناي كعبه توسط يكي از انبياء خدا بنام ابراهيم و پسرش اسماعيل ساخته شدهاست. بعضي هم بر اين باورند كه خانه خدا قبل از ابراهيم ساخته شده بود و نخستين سازنده آن آدم است.
در اطراف بناي كعبه مسجدي بنام مسجا الحرام ساخته شدهاست. همه مسلمانان جهان در هنگام نماز رو به جهت كعبه ميايستند و به اين نحو جهت گيري موقع نماز، رو به قبله ايستادن گفته ميشود.
بر اساس فروع دين در اسلام، هر مسلماني در صورت برخورداري از استطاعت مالي و بدني، ميبايست در دوران زندگي اش لااقل يكبار به حج مشرف شده و مراسم ديني خاصي را به جا بياورد. يكي از بخشهاي اصلي مراسم حج، هفت دور طواف به گرد خانه كعبه است
«بيت العتيق»، «بيت الحرام»، «بيت المعمور» و «بيت المحرّم» از نامهاي ديگر كعبهاند كه در قرآن به آن اشاره شدهاست.
در قرآن در مورد كعبه گفته شدهاست: «اِنَ أَوَل بَيتٍ وُضِعَ لِلنَاسِ لَلَذي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَهُداً لٍلعَالَمَينَ» (آل عمران) بنابر گفتار تاريخنگار اسلامي، آزرقي، ساختمان كعبه ۱۰ بار بنيان شدهاست. به اين ترتيب:
- بنيان الملائكه
- بنيان آدم
- بنيان شيث
- بنيان ابراهيم وپسرش اسماعيل
- بنيان العمالقه
- بنيان جرهم
- بنيان مضر
- بنيان قريش
- بنيان عبدالله ابن زبير
- بنيان حجاج ابن يوسف الثقفي
اين سازه تا پيش از گشودن شهر مكه به دست محمد و پيروانش، محل نگهداري و پرستش بتها بودهاست. قريش در اطراف كعبه بتهاي مختلفي قرار داده بودند، مانند: لات، عزي، اسافه، نائله، منات و.... بزرگ اين بتها هبل بود.
در دوره بعد از اسلام كعبه چهار بار به كلي ويران شده و از نو بنا شده است. دو بار اول به سده اول هجري بر مي گردد. در جريان جنگ هايي كه بين امويان و عبدالله بن زبير فرماندار وقت مكه صورت مي گرفت كعبه دو بار ويران شد. بار اول آتش گرفت و بار دوم توسط سپاهيان حجاج بن يوسف با منجنيق سنگ باران شد. سومين تخريب مكه به ۹۳۰ ميلادي بر مي گردد كه قرامطه- كه از شيعيان اسماعيلي بودند- به مكه حمله كردند و حجاج را قتل عام كردند و چاه زمزم را با جنازه هاي كشتگان پر كردند. آنان حجرالاسود را ربودند و با خود به احسا- در شرق عربستان- بردند. تخريب چهارم كعبه در نتيجه سيلي بود كه در سال ۱۶۲۹ ميلادي رخ داد. پس از آن سلطان مراد چهارم ساختمان كعبه را با سنگ هاي گرانيتي از نو بنا كرد كه اين ساختمان تا عصر حاضر به جا مانده است.
ساختمان كنوني كعبه از زمان حجاج بن يوسف ثقفي و بازسازي همان ساختمان در دوران خلافت سلطان مراد عثماني از پادشاهان عثماني است كه در سال 1040 قمري در اثر سيل در مسجد الحرام و تخريب آن، از نو بازسازي گرديد. اين ساختمان استحكام كامل دارد، بطوري كه تاكنون بههمين شكل پابرجا و استوار ماندهاست.
اركان كعبه
اركان كعبه: به هريك از چهار گوشه كعبه، ركن گويند و كعبه بر چهار ركن بنا گرديدهاست:
- ركن حجرالاسود: سنگ سياه آسماني است. به اعتقاد برخي از مسلمانان هنگام بناي كعبه توسط آدم، اين سنگ را فرشتگان از بهشت آوردند و آدم آن را در گوشهاي از خانه نصب كرد. پس از بازسازي كعبه توسط قريش، اين سنگ به دست محمد قبل از درب كعبه در ركن حجر اسود نصب شد و محل شروع طواف حجاج است.
- ركن عراقي
- ركن شامي
- ركن يماني كه قبل از ركن حجر اسود قرار دارد. در اعتقاد مسلمانان (به ويژه شيعيان) محلي است كه به اذن خدا شكافته شد تا فاطمه بنت اسد از آن داخل كعبه شود و علي داخل كعبه متولد شود.
هرگاه واژه ركن بدون پسوند به كار رود، مقصود از آن ركني است كه حجرالاسود در آن است. مسير طواف، از ركن حجرالاسود آغاز شده، سپس به ركن عراقي ميرسد و پس از آن به ركن شامي و سپس به ركن يماني و آنگاه باز به ركن حجرالاسود ميرسد و همين جا يك شوط پايان مييابد. براي مطاف حدي وجود ندارد و تا هر جاي مسجد الحرام كه طواف در آن طواف كعبه صدق كند، طواف مجزي است، ولي مستحب است كه اگر اضطرار و ازدحام نباشد در ميان كعبه و مقام ابراهيم انجام شود.
مشخصات هندسي
كعبه روي يك قاعده ۲۵ سانتي متري از جنس سنگ مرمر بناشده كه به اندازه ۳۵ سانتي متر جلوآمدگي دارد. ارتفاع آن حدود ۱۳٫۱ متر، با طول و عرض ۱۲٫۸۶ در ۱۱٫۳ متر است در بعضي منابع جزئيات اضلاع كعبه به اين شكل بيان شده
- طول ضلع در كعبه؛ يعني از ركن حجر اسود تا ركن عراقي: ۱۱٫۶۸ متر
- طول ركن عراقي تا شامي، سمتي كه حجر اسماعيل در آن قرار دارد: ۹٫۹۰ متر
- طول ركن شامي تا ركن يماني: ۱۲٫۰۴ متر
- طول ركن يماني تا ركن اسود: ۱۰٫۱۸ متر
سنگ بناي كعبه
بناي كعبه از سنگهاي سياه و سختي ساخته شده كه با كنار زدن پرده از روي آن، آشكار است. اين سنگها كه از زمان بناي كعبه از سال 1040 قمري تاكنون بر جاي مانده، از كوههاي مكه به ويژه جبل الكعبه (در محله شبيكه مكه)، و جبل مزدلفه گرفته شدهاست. سنگها اندازههاي گوناگون دارند، به گونهاي كه بزرگترين آنان با طول و عرض و بلندي ۱۹۰، ۵۰ و ۲۸ سانتيمتر و كوچكترين آنان با طول و عرض ۵۰ و ۴۰ سانتيمتر است. پايههاي آن از سرب مذاب ساخته شدهاست و بدين ترتيب بنايي نسبتاً استوار است.
پيش از بناي قريش، كعبه دو در داشتهاست: يكي در ناحيه شرقي (محل در كنوني) و ديگري در ناحيه غربي. كه از يكي وارد و از ديگري خارج ميشدند؛ اما قريش تنها در ناحيه شرقي آن دري نصب كرد. بعدها عبدالله بن زبير در ديگر را گشود كه به وسيله حجاج بن يوسف بسته شد و اكنون همان يك در باقي ماندهاست. اين در تا به حال چندين بار عوض شدهاست و در سال 1398 قمري به دستور خالدبن عبدالعزيز در جديدي ساخته و نصب شد. ساختمان كعبه نيز از سال 1040 قمري تا سده اخير تعمير نشده بود؛ ولي در سال 1377 قمري و سپس 1417 قمري به دستور سعودبن عبدالعزيز و فهدابن عبدالعزيز در آن تعميراتي صورت گرفت. سقف كعبه، دو سقفي است كه با سه پايه چوبي كه در ميانه آن در يك رديف قرار گرفته و نگهداري ميشود. اطراف آن سنگهاي مرمر نصب شده و در كنار آن پلكاني قرار دارد كه براي رسيدن به سقف بالايي تعبيه شدهاست.
در حال حاضر درب ورودي كعبه در ارتفاع ۲ متر بالاتر از سطح زمين و در ديواره شمال شرقي كعبه قرار دارد.
آخرين درب كعبه به وزن ۳۰۰ كيوگرم از جنس طلاي خالص توسط احمد بن ابراهيم بدر ساخته و در سال ۱۹۷۹ ميلادي جايگزين درب قبلي شدهاست.
خجرالاسود يا سنگ سياه، از اجزاي بسيار مقدس مسجد الحرام است كه به عقيده مسلمانان سنگ مقدسي فرستاده شده از بهشت است و توسط ابراهيم و اسماعيل در كعبه قرار داده شدهاست. . اين سنگ در يك قاب ۳۰ سانتيمتري از جنس نقره و در ركن اسود كعبه در ارتفاع ۱٫۵ متري از سطح زمين قرار دارد.
اين سنگ مقدس، پيش از اسلام و پس از آن همواره مورد توجه بودهاست و در شمار عناصر اصلي كعبهاست. به لحاظ همين تقدس، محمد آن را نگاه داشت و ديگر سنگهايي را كه به شكل بت ساخته شده بود دور ريخت.حجرالاسود در جريان تخريب كعبه، كه ۵ سال پيش از بعثت صورت گرفت، در فاصلهاي دور از مسجد واقع شد. در زمان نصب آن به جاي خود، قريش به درگيري پرداختند، اما با درايت محمد، همه قريش در فضيلت آن سهيم شدند و عاقبت به دست خود او نصب گرديد. به مرور زمان و در اثر تحولات، از حجم نخستين اين سنگ كاسته شد و حتي به چند پاره تقسيم شد كه آخرين بار قسمتهاي آن را به هم وصل كردند و آن را در محفظهاي نقرهاي قرار دادند. در حال حاضر تنها به آن اندازه كه براي بوسيدن و سلامدادن لازم است، جاي گذاشتهاند.
در سال 317(قمري) يكي از فرقههاي منسوب به اسماعيليان به نام «قرامطه»، حجرالاسود را از كنار كعبه برداشت و به احساء (منطقهاي در شرق عربستان سعودي) برد. اين گروه به مدت ۲۲ سال (چهار روز كمتر) تا سال 339(قمري) سنگ را در آنجا نگاه داشتند و سپس در عيد قربان همين سال، آن را به جاي نخست بازگرداندند. پس از آن، طي سالهاي پياپي، حجرالاسود به طور عمد يا غيرعمد از جاي خود كنده شد و هر بار اجزايي از آن خرد و جدا گرديد. هر بار اين اجزا به هم چسبانده شد و همانگونه كه گذشت، اكنون مجموعه آن در هالهاي از نقره قرار داده شدهاست. گفتني است حجرالاسود آغاز و پايان طواف است و برابر آن، سنگ سياهي روي زمين (تا انتهاي مسجد) كشيده شدهاست. چراغي سبز رنگ نيز بر ديوار مسجد برابر حجرالاسود نصب شده تا راهنماي طواف كنندگان باشد.
بر روي كعبه پوششي سياه رنگ وجود دارد كه به آن «پرده كعبه» يا «جامه كعبه» (به عربي: كسوة الكعبه) گويند. نخستين كسي كه خانه كعبه را پرده پوشانيد تبع حميري پادشاه يمن بود. علي نيز همه ساله از عراق براي كعبه پردهاي ميفرستاد. چون مهدي عباسي به خلافت رسيد خادمان كعبه از انبوهي پردهها بر روي كعبه شكايت كردند و گفتند بيم آن ميرود كه خانه صدمه ببيند. مهدي عباسي خليفه مسلمين دستور داد پردهها را بردارند و تنها يك پرده بر آن بگذارند و سالي يك بار آن را عوض كنند اين سنت تا به امروز ادامه دارد. و بر آن آيههايي از قرآن قلاب دوزي شدهاست.