تاريخ برنامه: ۲۶ و ۲۷ آبان ماه ۸۹
غروب يكي از روزهاي زيباي پاييزي كوله بار سفر مي بنديم و راهي كوير مركزي ايران مي شويم...
غروب در اتوبان تهران - قم
همايش كويرنوردي مهر ايران در منطقه اي در ميانه راه خور و بيابانك به طبس و به ميزباني گروه كوهنوردي مهر بيرجند برگزار شد...
عكاسي روي رمل هاي شني لذتي مضاعف دارد اما بسيار پرخطر مي باشد! تعجب نكنيد فقط كافيست يك بار دوربين شما از دستتان بر روي رمل ها بيافتد...
هر گوشه اي از كوير زيبايي خود را دارد و متفاوت با ساير قسمت ها...
در كوير كوه ها هم عالمي دگر دارد و هم چنان وسوسه انگيز است...
و پوشش گياهي...
ريشه هايي به بلنداي استقامت كويرنشينان...
حاميان يوزپلنگ ايراني در نزديكي يكي از زيستگاه هاي اين ميراث ايران زمين حضوري فعال داشتند...
تشكر از جواد افضليان دوست داشتني براي تمام زحماتي كه متقبل شد
يكي از شاخه هاي ورزشي گردشگري كه امكان سرمايه گذاري و معرفي با نام ايران به جهانيان را دارد گلف در كوير مي باشد. اميدوارم قبل از اعراب حاشيه خليج فارس بچه هاي گلف ايران اقدام كنند...
و آسمان آبي كه هواي اين روزهاي تهران تشنه مان كرده...
صف نهار از معدود صف هاي زندگي كه آزاردهنده نبود به جهت فرصت مصاحبت با دوستان قديم و جديد...
گوشه اي از كمپ كويري طبس و ماه هميشه همراه در كوير...
اين رمل شني را نقاش طبيعت نقش زده فقط و فقط براي من و شما...
و هيچ كجاي طبيعت اين سرزمين شبيه جاي ديگر نيست...
توالت صحرايي...!
مرز آسمان و زمين...
آتشوني و شب نشيني هاي تا صبح...
شترسواران و ساربانان همه كوهنورد بودند!
در اين برنامه قرار بود مسافتي در حدود ۳۱ كيلومتر در دل كوير مركزي ايران پيمايش شود اما بنا به دلايلي از جمله آماده نبودن شركت كنندگان در همايش و توجيه نبودن ايشان(!)، نقشه اوليه تغيير كرد و روز دوم شركت كنندگان تقريبا آزاد بودند...
با مشورت دوستان و با توجه به اين كه وسيله نقليه در اختيار داشتيم تصميم گرفتيم روز دوم از بچه هاي همايش جدا بشيم و به گشت و گذار در طبس بپردازيم...
نتيجه اين تصميم همراه شدن با آقا مرتضي و ماشين پاژن حميد آقاي عيلكي نژاد شد...
تورهاي سافاري معمولا به صورت محافظت شده و با اطمينان بالا انجام مي شود. به طوري كه مسافران درون اتومبيل مي نشينند و لذت كوير نوردي با اتومبيل هاي دو ديفرانسيل و به قولي Four wheel را در محيطي امن مي برند...
اما از آن جايي كه هيجان براي ما يك اصل فراموش نشدني بود با وجود صندلي هاي خالي ماشين هايلوكس بچه هاي اتومبيل راني بيرجند، ركاب و باربند پاژن حميد آقا رو انتخاب كرديم!
وقتي روي رمل هاي كوتاه و بلند با سرعت حركت مي كنيد و بارها و بارها بوته هاي كف صحرا با پاي شما برخورد مي كند يعني اين كه اگه كلاهتو سفت نچسبي، باد خودت و كلاهت رو با هم مي بره!
اين آقايون روي سقف ماشين نشستند! يا بهتره بگم روي هوا هستند!
باور كنيد كه عكاسي كردن تو اين شرايط كار خيلي سختي بود. توي اون وضعيت بايد حداقل يك دستت به ماشين چسبيده باشه و با دست ديگه توي اون تكان هاي شديد عكاسي كني...
گير افتادن ماشين با اين همه مسافر تو رمل هاي شني امري طبيعيه...
و بيرون آوردن ماشين هم كار سختي نيست...
اما جا موندن از ماشين كاملا ممكنه!!!
و پايان يك سفر به يادماندني ديگر در قلب دشت كوير...
تشكر ويژه از بچه هاي خونگرم و با صفاي بيرجند و طبس براي تمام لطفي كه به ما داشتند. تشنه ديدار دوباره تان هستيم...